زمان ورود آمریکایی ها به ایران
ایران ازروزگاران گذشته تاکنون به لحاظ واقع شدن درگذرگاه ارتباطی شرق وغرب ،ازاهمیت استراتژیک برخوردار بوده است. به طوری که دردوره معاصرایران همواره کانون توجه دولتهای قدرتمند جهان واقع شده است.درمیان
ایران ازروزگاران گذشته تاکنون به لحاظ واقع شدن درگذرگاه ارتباطی شرق وغرب ،ازاهمیت استراتژیک برخوردار بوده است. به طوری که دردوره معاصرایران همواره کانون توجه دولتهای قدرتمند جهان واقع شده است.درمیان قدرتهای بزرگ جهانی ، دوکشورانگلیس وروسیه بیشترین تاثیرونفوذ را در ایران داشته اند.
آمریکا نیزدرقرن بیستم باورود به عرصه مداخلات استعماری ، به منزله رقیب تازه ای درمقابل انگلیس وروسیه ظاهرشد.
آمریکاییها گامهای اولیه خود را به ایران در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار( 1250- 1212 ه.ق) با اعزام میسیونرهای مذهبی وبه منظورتبلیغ آیین مسیحیت درمیان ایرانیان برداشتند. درسال 1830 م/ 1208 ه.ش نخستین آمریکاییهایی که با این هدف برای شناسایی حوزه جدید تبلیغات مذهبی وارد خاک ایران شدند، " هریسون گری " ، " اوتیس دوایت " و " الی اسمیت " بودند.
آنها پس ازمسافرت هایی به سوریه، عثمانی و ارمنستان، به ارومیه رسیدند و با روسای آسوری برای انجام خدمات میسیونری مذاکره کردند. هیئت میسیونری های خارجی آمریکا پس ازدریافت گزارشهای این گروه ، به اعزام نخستین هیئت رسمی میسیونری خود به ارومیه مبادرت کرد و" جاستین پرکینز" را به میان آسوری های این منطقه فرستاد.
دکتر پرکینز و دکتر گرانت توانستند خدمات آموزشی وبهداشتی خود را درسال 35-1834 م درارومیه آغازکنند. درتهران هم هیئت آموزشی دیگری ازسال 1872م آغاز به کارکرد که فعالیت آن به تدریج وسعت یافت و تا سال 1898 م که " دکتر ساموئل جردن" کارخود را درتهران آغازکرد، فارغ التحصیلات زیادی به خود دیده بود.
دردوران حکومت قاجار، پس ازورود نخستین هیئت رسمی میسیون های آمریکایی تاچند دهه بعد، میسیونرها درحوزه های اقامت خود در گرایش ایرانیان به آیین مسیح تلاشهای فراوانی کردند. آنها برای دستیابی به این هدف ، تبلیغات مذهبی را با عرضه خدمات فرهنگی، اجتماعی وبهداشتی توأم کردند . در اجرای سیاست فوق، ازسوی مبلغان تعدادی مدرسه ،کتابخانه، چاپخانه، مریض خانه وموسسه خیریه درشهرهای مختلف تاسیس شد.
درسال 1830 م/ 1208 ه.ش نخستین آمریکاییهایی که با این هدف برای شناسایی حوزه جدید تبلیغات مذهبی وارد خاک ایران شدند، " هریسون گری " ، " اوتیس دوایت " و " الی اسمیت " بودند
میسیونرهای آمریکایی برای ادامه فعالیتهای تبلیغی خود، از یک سو نیازمند پشتیبانی وموافقت هیئت حاکمه ایران بودند و از سوی دیگر باید به آداب ورسوم واعتقادات ملی – مذهبی ایرانیان احترام میگذاشتند . حاکمیت اسلام برایران طی سدههای متمادی ، نظارت همیشگی علمای دینی را در زمینههای گوناگون به دنبال داشت. این نظارت و لزوم حفظ حاکمیت ملی،شاه ودولت مردان را – ولو درظاهر- مجبور میکرد که رعایت اعتقادات ، رسوم وقوانین مملکتی را به اتباع خارجی گوشزد کنند ودرصورت عدم رعایت اصول مزبور،از ادامه فعالیت آنها جلوگیری نمایند.
بیان یک نمونه میتواند بیانگراین موضوع باشد. هیئت " پرکینز" در 1849 م با انتشارروزنامه " پرتوهای نور" دست زد که به ابزاری موثر برای پیشبرد فعالیتها و اهداف مبشران مذهبی تبدیل شد. اگرچه علی رغم تقاضاهای مکرر کارگزاران سیاسی ایران ، پرکینز براساس فرمان محمد شاه، آزادانه به انتشارمطالب مذهبی اقدام کرد ؛ درعهد ناصری ، انتشارمطالب اهانت آمیزبه دین اسلام دراین روزنامه ، ناصرالدین شاه را وادار نمود تا دستور توقیف این جریده را بدهد.
گفت وگوهای متعدد منجر به این نتیجه شد که ناشران روزنامه از انتشار این گونه مقالات دست بردارند وسفارت آمریکا درتهران، مسئولیت تعهد ایشان را برعهده گرفت. درپی این اقدام دردوم ژوئن 1893 م اسپری،وزیرمقیم آمریکا ، با ارسال سه نسخه ازآن روزنامه ، که مطابق ضوابط چاپ شده بود، ازدولت ایران خواست تا مجوز انتشار مجدد روزنامه را صادرکند.
رجال مذهبی نیزافزون بر پادشاهان ، فعالیتهای تبلیغی آمریکاییها را تحت نظارت داشتند. آنها براساس وظیفه دینی وبه منظورپاسداری ازدین اسلام،هرگاه فعالیت مبلغان مسیحی رابه زیان مسلمانان تلقی میکردند ، از نهادهای دولتی تقاضای رسیدگی داشتند . نامه شیخ مرتضی مازندرانی به مجلس شورای ملی درباره تبلیغات مدرسه آمریکایی درمیان دانش آموزان مسلمانان درتهران ،موید این سخن است. وی درنامه خود چنین میگوید:
“ دوام وقوام هیچ ملت وبنیان واساس هیچ مملکتی پراکنده واز هم پاشیده نشد مگر به واسطه عدم مواظبت در اوامر دین مبین واساس مذهبی آنها بناء" علی هذا، گویا به عرض وکلای محترم مجلس مقدس شورای ملی" شیدالله ارکانها " رسیده که دردارالخلافه طهران درخیابان جناب علاءالدوله افتتاح مدرسه ای شده موسوم به " ینگی دنیا" متعلمین مدرسه ازسه طایفه میباشند، مسلمانان ویهود ونصارا. اطفال مسلم اناثاً وذکوراً درترتیبات زندگی ولوازمات دنیایی با سایرملل محشورند وابداً به هیچ وجه پروایی ندارند وتحصیل اطفال مسلم ترویج نصرانیه است. مقرر فرمایید در این خصوص اطلاعات لازم تحصیل نمود. مراتب را صحیحاً اطلاع دهید ومخصوصاً اطفال را دعوت به مذاهب کاتولیکی مینمایند . بدیهی است پس ازاطلاع ازمراتب مذکوره، اطفال مسلم را درتحصیل این مدرسه ممانعت خواهند فرمود. “
دردوران حکومت قاجار، پس ازورود نخستین هیئت رسمی میسیون های آمریکایی تاچند دهه بعد، میسیونرها درحوزه های اقامت خود در گرایش ایرانیان به آیین مسیح تلاشهای فراوانی کردند
ازآنجا که اقدامات هیئتهای مذهبی آمریکایی در سرزمین مسلمانان ، خدشه بردین ودولت وارد میکرد، میسیونرها تحت پوشش خدمات اجتماعی، بهداشتی وفرهنگی آیین مسیحیت را تبلیغ میکردند. با نگرش بر اوضاع اجتماعی ، اقتصادی ایران درآن روزگار، ماهیت وارزش این فعالیتها را علی رغم محدودیت آن درجامعه نمیتوان نادیده گرفت. برای نمونه تاسیس بیمارستان ومراکز درمانی به وسیله هیئتهای مذهبی بویژه عرضه خدمات ، هنگام شیوع بیماریهای وبا و طاعون وتاسیس مدارس درراستای اهداف استعماری ، قابل ملاحظه است.
میسیونرها علی رغم کوشش فراوان ، موفقیت چندانی درگرایش مسلمانان ایرانی به آیین مسیح کسب نکردند . تحلیل گران آمریکایی نظیرجیمزبیل وآبراهام یسلسون اذعان داشته اند که « آمریکاییها به تناوب سعی میکردند با انتشار پیامهایی، تودههای مسلمانان شیعه را به دین مسیح دعوت کنند، اما این دعوتها از سوی شیعیان به سرعت رد میشد. ومطمئناً پیشرفت زیادی دربرانداختن آیین اسلام دستگیر میسیونرها نشد. با این حال، نمیتوان ازنقش آنها درمقام زمینه سازان آشنایی ودوستی میان ایران وآمریکا وتاثیر آن درگسترش روابط ونفوذ وسلطه ایالات متحده درآینده ایران غافل ماند.
منابع :
1- علی موجانی ، بررسی مناسبات ایران وآمریکا، تهران : وزارت امورخارجه، 1357.
2- آبراهام یسلسون ، روابط سیاسی ایران وآمریکا،ترجمه محمد باقرآرام، تهران: امیرکبیر، 1368.
3- جیمزبیل،عقاب وشیر، ترجمه مهوش غلامی ، ج 1 ،تهران: کوبه ، 1371.
4- زینب احیائی، مستشاران آمریکایی در ایران ، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.
آمریکا نیزدرقرن بیستم باورود به عرصه مداخلات استعماری ، به منزله رقیب تازه ای درمقابل انگلیس وروسیه ظاهرشد.
آمریکاییها گامهای اولیه خود را به ایران در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار( 1250- 1212 ه.ق) با اعزام میسیونرهای مذهبی وبه منظورتبلیغ آیین مسیحیت درمیان ایرانیان برداشتند. درسال 1830 م/ 1208 ه.ش نخستین آمریکاییهایی که با این هدف برای شناسایی حوزه جدید تبلیغات مذهبی وارد خاک ایران شدند، " هریسون گری " ، " اوتیس دوایت " و " الی اسمیت " بودند.
آنها پس ازمسافرت هایی به سوریه، عثمانی و ارمنستان، به ارومیه رسیدند و با روسای آسوری برای انجام خدمات میسیونری مذاکره کردند. هیئت میسیونری های خارجی آمریکا پس ازدریافت گزارشهای این گروه ، به اعزام نخستین هیئت رسمی میسیونری خود به ارومیه مبادرت کرد و" جاستین پرکینز" را به میان آسوری های این منطقه فرستاد.
دکتر پرکینز و دکتر گرانت توانستند خدمات آموزشی وبهداشتی خود را درسال 35-1834 م درارومیه آغازکنند. درتهران هم هیئت آموزشی دیگری ازسال 1872م آغاز به کارکرد که فعالیت آن به تدریج وسعت یافت و تا سال 1898 م که " دکتر ساموئل جردن" کارخود را درتهران آغازکرد، فارغ التحصیلات زیادی به خود دیده بود.
دردوران حکومت قاجار، پس ازورود نخستین هیئت رسمی میسیون های آمریکایی تاچند دهه بعد، میسیونرها درحوزه های اقامت خود در گرایش ایرانیان به آیین مسیح تلاشهای فراوانی کردند. آنها برای دستیابی به این هدف ، تبلیغات مذهبی را با عرضه خدمات فرهنگی، اجتماعی وبهداشتی توأم کردند . در اجرای سیاست فوق، ازسوی مبلغان تعدادی مدرسه ،کتابخانه، چاپخانه، مریض خانه وموسسه خیریه درشهرهای مختلف تاسیس شد.
میسیونرهای آمریکایی برای ادامه فعالیتهای تبلیغی خود، از یک سو نیازمند پشتیبانی وموافقت هیئت حاکمه ایران بودند و از سوی دیگر باید به آداب ورسوم واعتقادات ملی – مذهبی ایرانیان احترام میگذاشتند . حاکمیت اسلام برایران طی سدههای متمادی ، نظارت همیشگی علمای دینی را در زمینههای گوناگون به دنبال داشت. این نظارت و لزوم حفظ حاکمیت ملی،شاه ودولت مردان را – ولو درظاهر- مجبور میکرد که رعایت اعتقادات ، رسوم وقوانین مملکتی را به اتباع خارجی گوشزد کنند ودرصورت عدم رعایت اصول مزبور،از ادامه فعالیت آنها جلوگیری نمایند.
بیان یک نمونه میتواند بیانگراین موضوع باشد. هیئت " پرکینز" در 1849 م با انتشارروزنامه " پرتوهای نور" دست زد که به ابزاری موثر برای پیشبرد فعالیتها و اهداف مبشران مذهبی تبدیل شد. اگرچه علی رغم تقاضاهای مکرر کارگزاران سیاسی ایران ، پرکینز براساس فرمان محمد شاه، آزادانه به انتشارمطالب مذهبی اقدام کرد ؛ درعهد ناصری ، انتشارمطالب اهانت آمیزبه دین اسلام دراین روزنامه ، ناصرالدین شاه را وادار نمود تا دستور توقیف این جریده را بدهد.
گفت وگوهای متعدد منجر به این نتیجه شد که ناشران روزنامه از انتشار این گونه مقالات دست بردارند وسفارت آمریکا درتهران، مسئولیت تعهد ایشان را برعهده گرفت. درپی این اقدام دردوم ژوئن 1893 م اسپری،وزیرمقیم آمریکا ، با ارسال سه نسخه ازآن روزنامه ، که مطابق ضوابط چاپ شده بود، ازدولت ایران خواست تا مجوز انتشار مجدد روزنامه را صادرکند.
رجال مذهبی نیزافزون بر پادشاهان ، فعالیتهای تبلیغی آمریکاییها را تحت نظارت داشتند. آنها براساس وظیفه دینی وبه منظورپاسداری ازدین اسلام،هرگاه فعالیت مبلغان مسیحی رابه زیان مسلمانان تلقی میکردند ، از نهادهای دولتی تقاضای رسیدگی داشتند . نامه شیخ مرتضی مازندرانی به مجلس شورای ملی درباره تبلیغات مدرسه آمریکایی درمیان دانش آموزان مسلمانان درتهران ،موید این سخن است. وی درنامه خود چنین میگوید:
“ دوام وقوام هیچ ملت وبنیان واساس هیچ مملکتی پراکنده واز هم پاشیده نشد مگر به واسطه عدم مواظبت در اوامر دین مبین واساس مذهبی آنها بناء" علی هذا، گویا به عرض وکلای محترم مجلس مقدس شورای ملی" شیدالله ارکانها " رسیده که دردارالخلافه طهران درخیابان جناب علاءالدوله افتتاح مدرسه ای شده موسوم به " ینگی دنیا" متعلمین مدرسه ازسه طایفه میباشند، مسلمانان ویهود ونصارا. اطفال مسلم اناثاً وذکوراً درترتیبات زندگی ولوازمات دنیایی با سایرملل محشورند وابداً به هیچ وجه پروایی ندارند وتحصیل اطفال مسلم ترویج نصرانیه است. مقرر فرمایید در این خصوص اطلاعات لازم تحصیل نمود. مراتب را صحیحاً اطلاع دهید ومخصوصاً اطفال را دعوت به مذاهب کاتولیکی مینمایند . بدیهی است پس ازاطلاع ازمراتب مذکوره، اطفال مسلم را درتحصیل این مدرسه ممانعت خواهند فرمود. “
دردوران حکومت قاجار، پس ازورود نخستین هیئت رسمی میسیون های آمریکایی تاچند دهه بعد، میسیونرها درحوزه های اقامت خود در گرایش ایرانیان به آیین مسیح تلاشهای فراوانی کردند
ازآنجا که اقدامات هیئتهای مذهبی آمریکایی در سرزمین مسلمانان ، خدشه بردین ودولت وارد میکرد، میسیونرها تحت پوشش خدمات اجتماعی، بهداشتی وفرهنگی آیین مسیحیت را تبلیغ میکردند. با نگرش بر اوضاع اجتماعی ، اقتصادی ایران درآن روزگار، ماهیت وارزش این فعالیتها را علی رغم محدودیت آن درجامعه نمیتوان نادیده گرفت. برای نمونه تاسیس بیمارستان ومراکز درمانی به وسیله هیئتهای مذهبی بویژه عرضه خدمات ، هنگام شیوع بیماریهای وبا و طاعون وتاسیس مدارس درراستای اهداف استعماری ، قابل ملاحظه است.
میسیونرها علی رغم کوشش فراوان ، موفقیت چندانی درگرایش مسلمانان ایرانی به آیین مسیح کسب نکردند . تحلیل گران آمریکایی نظیرجیمزبیل وآبراهام یسلسون اذعان داشته اند که « آمریکاییها به تناوب سعی میکردند با انتشار پیامهایی، تودههای مسلمانان شیعه را به دین مسیح دعوت کنند، اما این دعوتها از سوی شیعیان به سرعت رد میشد. ومطمئناً پیشرفت زیادی دربرانداختن آیین اسلام دستگیر میسیونرها نشد. با این حال، نمیتوان ازنقش آنها درمقام زمینه سازان آشنایی ودوستی میان ایران وآمریکا وتاثیر آن درگسترش روابط ونفوذ وسلطه ایالات متحده درآینده ایران غافل ماند.
منابع :
1- علی موجانی ، بررسی مناسبات ایران وآمریکا، تهران : وزارت امورخارجه، 1357.
2- آبراهام یسلسون ، روابط سیاسی ایران وآمریکا،ترجمه محمد باقرآرام، تهران: امیرکبیر، 1368.
3- جیمزبیل،عقاب وشیر، ترجمه مهوش غلامی ، ج 1 ،تهران: کوبه ، 1371.
4- زینب احیائی، مستشاران آمریکایی در ایران ، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1382.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}